دلتنگی - رضا اصغری
منبع : رضا اصغری

متن شماره 1: دلتنگیبازدید کننده : 624 نفر

بعد از 15 سال دوری از شهری که بهترین خاطرات زندگی ام درآن ثبت شده وقتی وارد این سایت شدم احساس آشنای قدیم دوباره در من زنده شد.

هر چند 34 سال سن دارم وساکن تهران اما هر وقت به یاد وطنم میانه می افتم حال وهوای کودکی ودبستان نیمه شعبان ونوجوانی ومدرسه شهید رجایی وجوانی ودبیرستان امام صادق در وجودم زنده میشود.شهرم را با همه گرما وسرمایش دوست دارم

شاید بسیاری از دوستان زمان بمباران شهر عزیزمان ومخصوصا دبیرستان زینبیه به دنیا نیامده بودند اما من از فاصله چند ده متری شاهد سوختن وشهادت دختران شهرمان بودم.نمیدانم چرا اینقدر به میانه علاقه دارم ولی افسوس که دیگر کسی را ندارم تا چند روزی مهمانش شوم وبعد از سالها وطنم را ببینم

همه همشهریانم را دوست دارم ودست دوستیشان را با عشق وگرمی می فشارم

راستی دبیرستان که بودم 4 سال پیاپی مقام دار اولی شعر وداستان در منطقه بودم

منتظر نظرات گرمتان هستم



م.رسول : 1389/6/4 - 01:35:15
سلام اقا رضا
داداشات اکبر و مهدی چکار می کنند.تو که جای خود داری آقا مهدی هم شاعر و هنرمند قابلی بود.حیف که غربت نشین شدید. چرا کسی را در میانه ندار ی کرم نما و فرود آی که خانه خانه توست ما همیشه در خدمتیم
میکائیل


ا.مختاری(meeanaji )1389/6/4 - 04:17:47
سلام آقای رضا اصغری

شما با آقای مهدی اصغری که ما با هنرشان در وبلاگ هارایلار http://www.haraylar.blogfa.com
آشنا شده ایم نسبتی دارید؟ جهت آشنایی بیشتر پرسیدم دیدم شما هم اهل هنر شعر و ادبیات هستید.



استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع است.
درج مطالب نویسندگان به منزله تأیید آن نیست. 0s