خیلی وقت ها بود Ú©Ù‡ شورای شهر Ùˆ شهرداری نقل هر مجلس Ùˆ Ù…ØÙÙ„ÛŒ بود. شورای مقتدر شهر Ú©Ù‡ با وجود 7 عضو قوی Ùˆ موثر نیازی به شهردار Ø§ØØ³Ø§Ø³ نمی کرد نشان داد Ú©Ù‡ با سرپرست نیز Ù…ÛŒ تواند شهر 100 هزار Ù†ÙØ±ÛŒ را مثل یک دسته Ú¯Ù„ بچرخاند(یعنی مدیریت نماید). برای همین بود Ú©Ù‡ شورا سرپرست تعیین Ù…ÛŒ کرد Ùˆ مدت سرپرستی را تمدید Ùˆ باز هم تمدید Ù…ÛŒ نمود Ùˆ در نهایت با اتمام ÙØµÙ„ کاری Ùˆ خستگی سرپرست Ùˆ البته به ناچار، شهرداری را برای ÙØµÙ„ سرما برمی گزید. شهردار منتخب Ú©Ù‡ با هزار سلام Ùˆ صلوات برگزیده Ù…ÛŒ شد از دیماه تا اردیبهشت ماه ÙØ±ØµØªÛŒ برای عرض اندام Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ باید شال Ùˆ کلاه کرده Ùˆ رخت هجرت برمی بست. نکته ای Ú©Ù‡ در این میان پنهان ماند این بود Ú©Ù‡ شورای موثر شهر برای چندین Ù†ÙØ± از همشهریان Ùˆ هم وطنانمان رزومه ای گرانبها تدارک دید. همه از نابسامانی Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ ولی کسی پیدا نشد تا بگوید Ú©Ù‡ این مدیران پرتوان Ùˆ بالقوه اینده در صورت نداشتن چنین رزومه ای چگونه Ù…ÛŒ توانستند در آینده مدارج ترقی را بپیمایند؟
از سرپرست های با مدارک ابتدایی تا متوسطه Ùˆ از شهرداران با ÙˆØ§ØØ¯Ù‡Ø§ÛŒ ناتمام تا مدارک عالیه مدیرانی بودند Ú©Ù‡ کسوت خدمت برای شهر به تن نمودند ولی Ø§ÙØ³ÙˆØ³ Ú©Ù‡ زیاد شانس با آنان یار نبود. البته ایراد اساسی این بود Ú©Ù‡ مردم همه شاخص ها را به یکجا برای شورا برگزیده بودند Ùˆ کسی نمانده بود تا بتواند این بار امانت بدوش تواند کشید Ùˆ برای همین بود Ú©Ù‡ برخی از اعضای شورا مجبور شدند برای Ø±ÙØ¹ این نقیصه خود Ø¯ÙØªØ±ÛŒ از ایثار گشوده Ùˆ آماده خدمت در سنگر مقدس شهرداری گردند Ú©Ù‡ باز هم Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ سیاست Ùˆ سیاستبازان مانع این اعضای مدیر Ùˆ مدبر گشتند. از بدشانسی های دیگر شورای سوم عزیمت گاه Ùˆ ناگاه برخی از اعضای شورا برای Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ Ø³ÛŒØ§ØØªÛŒ Ùˆ زیارتی بود Ú©Ù‡ باعث ایجاد تنش در شورا شد Ùˆ Ú©Ù… مانده بود Ú©Ù‡ این اعضای از Ú¯Ù„ نازکتر به خاطر نشستن بر کدام صندلی گریبان همدیگر چاک نمایند Ùˆ اگر نبود وساطت Ú¯Ù„ های نازنین دیگر به یقین این پیراهن چاک کردن ها به جاهای باریکتری نیز Ù…ÛŒ کشید.
از دیگر بدشانسی های این دوره شورا کاهش قیمت مسکن بود Ú©Ù‡ به همین دلیل اعضای شورای مظلوم شهر مجبور شدند برای جلوگیری از کاهش هر Ú†Ù‡ بیشتر قیمت مسکنی Ú©Ù‡ خود ساخته بودند، Ù…Ø±ØªÙØ¹ سازی را ممنوع نمایند Ùˆ تغییر کاربری زمین ها را Ùقط مختص عده ای متخصص نمایند Ùˆ البته بودند در این میان کوته Ùکرانی Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کردند Ú©Ù‡ این متخصصان چطوری انتخاب شدند؟البته چون همه اعضای شورا این کاره نبودند Ùˆ Ùقط زمین خریده بودند Ùˆ یا Ùقط در کار تامین مقدمات ساخت Ùˆ سازها هستند Ùˆ یا اصلا هیچ کاره بودند Ùˆ Ùقط دنبال استخدام خود بودند باعث گردید Ø§Ø®ØªÙ„Ø§ÙØ§Øª در داخل شورا شعله ورتر گردد Ú©Ù‡ قبلا اثری از این شعله ها نبود.
بدشانسی چهارم شورا دخالت خانواده های اعضای شورا در کار شورا بود Ùˆ چون این کار ناخواسته انجام Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود Ùˆ بدلیل اثرات قانونی Ùˆ غیرقانونی Ú©Ù‡ بر کار شورا Ù…ÛŒ گذاشت، برخی از اعضای شورا به رییس آن ماموریت دادند تا در قبال ریاست بر شورا، آبروی شورا را بخرند Ùˆ برخی تغییرات در آن اعمال نمایند.
بدشانسی دهم شورا این بود Ú©Ù‡ اکثر اعضای شورا یعنی برخی از آن ها بیکار بودند Ùˆ چون Ù…ÛŒ خواستند شاغل گردند این رقابت باعث عدم Ø±ÙØ§Ù‚ت Ùˆ در نهایت دعوا بین این اعضای خبره Ùˆ دانشمند گردید. البته مقصر اون یکی ها بودند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواستند نان این یکی را آجر نمایند. البته داستان خوشگلی داشت این نان آجر کردن. اول بار رییس آجری ها این وری بود ولی چون دستش به گوشت نرسید شد اون وری Ùˆ رییس آجری ها عوض شد.
بدشانسی Ù‡ÙØªÙ… شورای اندیشمند وجود مردانی قوی در بین اطراÙیان، آشنایان Ùˆ غیرآشنایان هر یک از اعضای شورا بود Ú©Ù‡ هر کدام بدلیل عرقی Ú©Ù‡ به شهرشان داشتند Ùˆ بخاطر Ù…ØµØ§Ù„Ø Ø´Ù‡Ø±Ø´Ø§Ù† Ù…ÛŒ خواستند این یکی شهردار شود Ùˆ ان یکی شهردار نشود Ùˆ این خود یکی از دلایل برخی از Ú¯Ù„ نازکتر Ú¯ÙØªÙ† های شورای شهر به همدیگر Ùˆ دیگران بود.
بدشانسی دوم شورا تشکیل گروه Ùˆ گروه بندی در شورا بود Ùˆ به همین دلیل سه Ù†ÙØ± از آنها را گروه سه Ù†ÙØ±Ù‡ Ùˆ چهار Ù†ÙØ± از آنها را گروه چهر Ù†ÙØ±Ù‡ نامیدند. البته Ù¾Ø±ÙˆØ§Ø¶Ø Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ این گروه بندی ها مختص بلاد Ú©ÙØ± است Ùˆ اینجا Ú©Ù‡ هد٠خدمت است نه قدرت این گروه ساختن ها کار ایادی استکبار است Ùˆ لاغیر.
از بدشانس های دیگر شورای شهر ورود کلمات غربی به وادی ادبیات ایران زمین Ùˆ ØØ±Ú©Øª خزنده آن به سمت اعضای شورای Ù…ØØªØ±Ù… Ùˆ Ù…ØØªØ±Ù…Ù‡ بود وگرنه اعضای شورا کجا Ùˆ آبستراکسیون کجا. آبستراکسیون بود Ú©Ù‡ باعث شد برخی در شورا به ریش مردم بخندند Ùˆ به جلسه نروند تا به همه بگویند: نشنیدم!!!! کسی چیزی Ú¯ÙØª.
بدشانسی سوم شورای شهر، شهرداری بود بنام اصغری Ú©Ù‡ نه سوادی داشت Ùˆ نه مدرکی Ùˆ نه اصلا این اعضای Ù…ØØªØ±Ù…(Ùˆ Ù…ØØªØ±Ù…Ù‡) Ùهمیدند Ú©ÛŒ آمد Ùˆ Ú©ÛŒ Ø±ÙØª. Ùقط یه روز متوجه شدند همه قیرها رو Ø¢Ø³ÙØ§Ù„ت کرده Ùˆ ریخته تو خیابونهای شهر Ùˆ همه رو ØÛŒÙ Ùˆ میل کرده Ùˆ ØØªÛŒ یه قطره نذاشته ما Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒÙ…. همین اصغری Ù†Ùوذی اومد بهترین زمین شهر رو داد به این Ø¯Ø³ØªÙØ±ÙˆØ´ ها Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ اشتباها واسه خودشون کسی شدند Ùˆ دیگه به ما چیزی نمیرسه یعنی دیگه به ما چیزی نمیدن Ú©Ù‡ ما هم بخاطر خدا Ùˆ بچه هاشون بذاریم به کسب Ùˆ کارشون برسن. از نشانه های اظهر من الشمس بی Ú©ÙØ§ÛŒØªÛŒ اصغری این بود Ú©Ù‡ ظلم آباد رو استخر نکرد ببخشید دریاچه نکرد.
بدشانسی هشتم شورا این بود Ú©Ù‡ سرپرست های انتخابی Ù†Ø±ÙØªÙ‡ بودند درس بخونند Ùˆ یا ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ مدرک بگیرن برای همین بود Ú©Ù‡ همه به این اعضای شورا گیر Ù…ÛŒ دادن Ùˆ کسی هم نبود بگه به اینا Ú†Ù‡. برید به سرپرستا بگین.
و بدشانسی های دیگر که بعدا میگم.
|